فرق نمیکند از چه قوم و نژادی، وقتی خورشید انگیزه متعالی، در آسمان وجودت طلوع کرد، ستارۀ کم نوری مثل میل به خودنمایی و بزرگنمایی را نمیبینی و این موضوع از جوانی یا به عبارتی از زمانی که خودمان راکمی میشناسیم، در وجودمان شروع به پرورش یافتن میکند. برای هر پزشکی نجات جان یک انسان یا حتی درمان یک درد و مشاهده خوشحالی پسازاین دو رخداد که در چهره خود فرد و اطرافیانش است، جزو لذتبخشترین رویدادهای ممکن است که خودش بزرگترین انگیزه را در دلوجان جاری میکند.
بدون مقدمه برویم سر اصل مطلب، قرار بر این گذاشتیم تا حرکتی بدون ادعا، بدون چشمداشت، بدون هیاهو را آغاز کنیم. همه اینها نیازش یک گروه بوده و است. راستش کلاً کارهای بزرگ تنهایی شدنی نیست، باید گروهی باشد. اصلاً لذتش به گروهی بودن است. خلاصه که همه لباس یک فرم پوشیدیم تا کسی شاخص نباشد. بدون هیچ اسم و صفت و درجهای مشغول شدیم، همه در یک ردیف و یک مسیر... از حومه تهران شروع کردیم تا ناکجاآبادهایی که نمیدانستیم اصلاً وجود دارند. البته اصلاً اینکه از کجا شروع و به کجا ختم شود، مهم نبود، همینکه این حرکت شروعی بر ایجاد آرامش و لبخند بود، دلخوشی زیادی به ارمغان داشت.
یک تشویش خاصی از اینکه آیا از خدمت محض الله ما استقبال میشود یا خیر همواره در این مسیر همراهمان بوده و خواهد، اما خدا را شکر تا امروز هر باری که رسیدیم، جنس حسی که در ما جاریشده زمینی نبود، باور کنید به دلیل انگیزه و حس خوبی که خودتان در آن لحظات دارید، گویی با فرشتههای آسمانی گپ میزنید.
شاید باورتان نشود وقتی یک نیت خیر داریم، فقط بازی با یک کودک هم لذتبخش خواهد بود، شاید سخت باشد باور اینکه دیدن لبخند مادری از شادی بیحد فرزندش میارزد به همه آن اهدافی که در آن لحظات با این وقت گذاشتنها، لحظاتی عقب افتادند ... البته فکر کنم اینها برکت خواهد داشت برای رسیدن به همان اهداف ...
نمیدانم که میدانید چه حس زیبایی دارد وقتی به یک پدر بگویید: "حالت خوب است" و برق امید اینکه هنوز هم میتواند بهراحتی هرچهتمامتر سختتر تلاش کند تا روزیِ خانواده را کسب کند در صورتش دیده شود، چه لذت بیحدی دارد. شاید فقط منتظر شنیدن همین جمله ساده "هیچی نیست فقط .... رعایت کنید"، بود تا باانگیزهای زیاد به فکر بزرگ کردن فرزندش که آرزوی خوشبختیاش را دارد، در سرش زنگی بزند و با صدایی توأم با خوشحالی بگوید: ممنون از حضورتان ...
ازایندست کارهای گروهی که نیاز بهوقت گذاشتنهای مختصر دارد، زیاد است. مانند خانه سالمندان، سر زدنها به اطراف و مناطق محروم یا شاید اصلاً برگزاری یک کمپ ساده در یکگوشهای از این شهر شلوغ. خلاصه که کم نیست راههای رسیدن به این حس زیبا، فقط باید همقدم شویم.
خلاصه که گروههایی که صادقانه در کنار همشکل میگیرد کم نیستند، چه بسیارند افرادی که در پی آفرینش یک لبخند زمین و زمان را به هم میدوزند. راستش را بخواهید خیلی هم از زمان رسیدن به سایر اهدافمان دور نمیشویم وقتی با یک روز زمان گذاشتن برای افرادی که شاید فقط یک جرقه در زندگیشان کم بود تا بهتر باشند، و لیاقت با آرامش و آسایش زندگی کردن را داشتند. اینها سخن ترحم نیست، اینها درد دلهای من در زمان مشاهده استعدادهای بینظیر و زیاد دختران و پسران کودک در همان نقاط دوردست است.
اگر بگذریم از تجربیات بسیاری که در همین راستا بهعنوان یک طبیب برایمان حاصل میشود، چه موضوعات تحقیقاتی در پی یک کار خیر، میشود پیدا کرد و راستش هم فال است و هم تماشا ...
به همین سادگی میشود، رفت، آمد، لبخند زد، لبخند ساخت، زندگی کرد، زندگی داد، زندگی بخشید. واقعاً سخت نیست.
اگر تمایل به همکاری در این فعالیتها دارید، از طریق انواع کانالهای ارتباطی معرفیشده در زیر با ما در ارتباط باشید.
فرم تماس با ما – تلگرام – اینستاگرام – فیسبوک – این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید