چهارده نشانه برای شناخت منفیبافها
گردآوری شده توسط Dr. Mariyet Zahedi Nikازآنجاییکه افراد منفیباف از این خصوصیت خود بیخبرند، در این مقاله به بررسی پانزده نشانه از رفتارهای این افراد خواهیم پرداخت. شناخت این نشانهها ازآنجهت مهم است که گاها این رفتارها منجر به آسیب به زندگی خود و اطرافیان این دسته از افراد خواهد شد لذا باید ضمن تشخیص این موضوع در برخوردهای دوطرفه نیز هشیار باشیم.
۱. نگرانی شدید و بیشازاندازه که به دلیل طرز فکری که وجود دارد، این افراد در وجودشان نیاز به آگاهی و محافظت (بسیار زیاد) وجود دارد.
۲. ارائه راهکارهایی که ازنظرشان بهتر است به عبارتی وقتی فردی شروع میکند تا به شما بگوید چطور زندگی کنید و یا چگونه کارکنید، قطعاً در گروه منفیبافها هستند. بهصورت کلی خیلی آسانتر است بهجای تحلیل زندگی خود به دیگران بگوییم چگونه زندگی کنند.
۳. زندگی در یک موقعیت فرضی که در اصل این موضوع یک توضیح عصبی نیز دارد و آن این است که این امر درقسمتی از مغز به نامآمیگدالاتفاق میافتد.آمیگدال نقش اصلی را در شروع پاسخ به ترس دارد. آمیگدالتثبیت و ذخیره کردن حافظههارا در نواحی دیگر مغز تحت تأثیر قرار میدهد بنابراین آمیگدال جزئی از یک سیستم است که بهعنوان تنظیمکننده قدرت حافظه با توجه به اهمیت هیجانی آنها عمل میکند. بهعبارتدیگر، در یادگیریهایی که با هیجان همراه باشند با توجه به اینکه آمیگدال فعال میشود، ذخیره آنها بهتر صورت میگیرد.
۴. این دسته از افراد از اینکه اطلاعات زیادی درباره خودشان به شما بدهند هراس دارند و درنتیجه همیشه با ترس زندگی میکنند؛ ترس از اینکه شما بفهمید چه نقاط ضعفی دارند. آنها بندرت به این فکر میکنند که میتوانند از روش مثبت زندگی هم بهرهای ببرند و به عبارتی از پنهان کردن و بیان نکردن شفاف مطالب ترس دارند که البته این موضوع نباید با میزان بالای روابط اجتماعی و همچنین بازگو کردن مسائل خصوصی اشتباه گرفته شود.
۵. افراد منفیباف همیشه به دنبالردی از بدی،اتفاق ناگوار،ترسو … در همه اتفاقات پیرامونشان هستند. آنها بندرت یک پیامد شاد یا نتیجه مثبتی را از رویدادها تجسم میکنند.
۶. آنها برای بازگو کردن اخبار بد، نمیتوانند مرزبندی کنند و به عبارتی این دسته از افراددوست دارند شمارا در معرض همه جزئیات اسفبار اتفاقات بگذارند. متأسفانه، فاجعه اینجاست که بر طبق تحقیقات، اثرات بد اخبار منفی بر روی این اشخاص، بسیار عمیقتر از تصورات پیشین آنهاست.
7. افراد منفی همیشه شکایت دارند و بهصورت کلی بسیار ناله میکنند و سعی دارند تا همه را متقاعد کنند که دنیا علیه آنهاست. آنها بندرت ممکن است قبول میکنند که عوامل دیگری مانندکمبود انرژی،نداشتن خلاقیتو یاساده گرفتن یک کار سختنیز ممکن است از عوامل شکست آنها در زندگی باشد.
8. خارج شدن از دنیای آشنای خود، برای افراد منفی نوعی خطر و ریسک است. در اصل این دسته از افرادنمیتوانند با ترس بیشتر، ناراحتی یا شکست رودررو شوند؛ بنابراینهیچگاه قادر نخواهند بود تجربیات جدیدی داشته باشند.
9. افراد منفیباف، ممکن است هیچ تعریفی ازآشپزیشما نکنند؛ شاید از اینکه خودشان را بهطور مثال در یک ساحل ببیند نیز شاد شوند و یا حتی در یک رستوران؛ اما مشکل اصلی برایشان این استدوست دارند اظهاراتشان را با کلمه ” اما ” ، به پایان برسانند. به عبارتی همواره یک دلیل برای ابراز نارضایتی پیدا میکنند یا باید پیدا کنند.
10. عدم موفقیت میتواند ناشی از بسیاری عوامل باشد، اما علت اصلی آن منفیبافی است. افراد منفیباف،اغلب فکر میکنند بهقدر کافی باهوش، قوی و یا خوب نیستند. البتهتهدید واقعی در عدم موفقیت آنها، هوش هیجانی آنهاست که در حقیقت آنها را فلج میکند؛ البته اینگونه افراد،عدم موفقیت خود را به مردم سختگیر،همکاری نکردن دیگران با خودشانو یا چیزهای دیگر نسبت میدهند.
11. اگر این بار با دقت بیشتری به افراد منفیباف اطراف خود، توجه کنید، درمییابید کهآنها از اهداف آینده، حرفی نمیزنند و اگر هم چیزی بگویند با یک دید مثبت نخواهند گفت.آنها هیچ چشمانداز زیبایی برای آینده خود ندارند.
12. آنها علاوه بر اینکه این تمایل رادارند که انرژی مثبت شمارا بگیرند بلکه برای از بین بردن این انرژی نیز تا آخرین حد تلاش. آنها بهطور ساده، ناتوان از تولید هرگونه انرژی مثبت برای جلبتوجه شما هستند.
13. یک فرد منفی، بهسختی میتواند رضایت، هیجان مثبت، شور و اشتیاق و لذت را تشخیص دهد. آنها درواقع هیجان مثبت یا احساساتی را که دیگران بهطور مرتب در تجربههایشان خواهند داشت، ندارند.
14. کاملاً طبیعی است که شما برای سهیم کردن دیگران درباره اخبار خوب، کار جدید، هیجانزده باشید؛ ولی هنگامیکه میخواهید این اخبار را به یک فرد منفیباف بگوئید،او بیمیلی نشان میدهد. میدانید چرا؟ چون اغلبمیخواهد یکصدای منفی را به گوش شما برساند و به شما هشدار میدهد که مراقب باش، اخطار میدهد که قبل از قبول کردن، با دقت فکر کن، یا میگوید به خطراتش فکر کردهای؟

Dr. Mariyet Zahedi Nik
I completed studies in two universities with two different majors at the same time(commercial management and software engineering). Then turned to my great love, medicine, by studying social working and nursing in Iran. After that I immigrated to Austria and studied medical Informatics and Pharmacy in German in Vienna University .In 2011 and 2012 I was awarded as an Outstanding Student from” The students living abroad.” Due to some problems I had to stay and live in Iran for some years. Having been here in Tehran only 3years, I am now finishing my education in Pharmacy in Shahidbeheshti University.